سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفت تایی ها

از خدا بترس هر چند ترسى اندک بود ، و میان خود و خدا پرده‏اى بنه هر چند تنک بود . [نهج البلاغه]

از: کاپیتان، ابر، افلاطون، نارنگی، رهبر، کاسکو، بیگلی بیگلی  یکشنبه 88/6/1  ساعت 9:44 صبح  

به نام او

به نام او که آرام دلهاست

به نام او که می آزمایدم به احساسم... احساسی که وقف او بوده و بس...

به نام او که می آزمایدم به عزیزانم...عزیزانی که وقف او می کنم و بس...

به نام او که می آزمایدم به داشته هایم...داشته هایی که از او بوده و بس...

.

.

.

او که مرا می خواند و من به رنگ و نیرنگ احساس و عزیزان و داشته هایم به تاخیرش می اندازم...

تاخیری که هر قدر هم طولانی می شود با دیدن هلال رمضان ، دل شکسته و رنجور و خسته ، به منزلگه امنش باز می گردد...

و چه شیرین است سر به درگاه یگانه معبود گذاشتن ، اشک ریختن و زیر لب زمزمه کردن...

.

.

.

به نام او آغاز می کنم...آغازی که به نام اوست و بس...

به ذکر او می نویسم...نوشتنی که برای اوست و بس...

به یاد او به پایان می برم...پایانی که به امید وصال اوست و بس...

 

نوشته شده توسط : کاپیتان


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ابر هم عروس شد...!!!
یوم الحسره
ساده نیست... اما ساده می گویم
انتخاب واحد یا شب قدر؟!!
دانشجو باید سیب زمینی نباشد!
کاش یادت نباشد...
به نام او
ای چراغ مطمئن ، در ما طلوعی تازه باش
بازی خدا
شب آرزوها
سکوت
خوش آمد گویی
رخداد اکبر
تو یگانه محبوب منی!!!
می خواستم...
[همه عناوین(18)]

فهرست


18135 :کل بازدید
2 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


حضور و غیاب


یــــاهـو

درباره خودم


هفت تایی ها
کاپیتان، ابر، افلاطون، نارنگی، رهبر، کاسکو، بیگلی بیگلی
از حدود هفت میلیارد جمعیت جهان فقط هفت نفر آنها می تونن هفت تایی ها باشن و اون هفت نفر ما هفت تایی ها هستیم...

لوگوی خودم


هفت تایی ها

لوگوی دوستان






لوگوی دوستان


لینک دوستان


برای هیچ کس
کاغذ نیم سوخته
این امید بارانی
ناقوس ظهور
دل نوشته های یک رهگذر

آوای آشنا


اشتراک


 

طراح قالب