به نام او که آرام دلهاست
چند روزی است قصد داشتم به مناسبت شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها وبلاگ را به روز کنم.
امروز هم به همین قصد شروع به نوشتن کردم ولی نمی دانم چرا قلم یاری ام نمی کند.
می خواستم نامه ای به مادر امت بنویسم و برایش از این همه شور و شوق که در دلم افکنده بنویسم...از اولین باری که چادر را به نیت نزدیکی به شیوه ی او بر سر انداختم بگویم ولی ...
می خواستم نامه ای به امیر المومنین بنویسم و بگویم که ولایتشان تنها نشان فخر و مباحات من است و اگر این روزها رخت عزا بر تن کرده ام برای همدردی با ایشان است ولی...
می خواستم نامه ای به فرزندان علی و فاطمه ، لولو و مرجانی که هنوز کسی قدرشان را ندانسته بنویسم و خود را همدل این روزهایشان معرفی کنم ولی...
ولی تمام خواست هایم را کنار می گذارم و فقط اشک می ریزم...اشک می ریزم بر مظلومیت علی و فاطمه...وگویا قلم راست می گوید...در سنگینی این مصیبت همان بهتر که هیچ ننوشت...
و در پایان فقط برای مولا و محبوبم می نویسم اجرک الله که عزادار واقعی شمایید.
التماس دعا
نوشته شده توسط : کاپیتان
|