سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفت تایی ها

خدایا! به تو پناه می برم از دانشی که بهره نمی دهد و از دلی که فروتن نمی گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

از: کاپیتان، ابر، افلاطون، نارنگی، رهبر، کاسکو، بیگلی بیگلی  سه شنبه 88/6/17  ساعت 4:2 عصر  

انتخاب واحد یا شب قدر؟!!

راستش از شما چه پنهون تا حالا یه n  باری 7تایی های عزیزلطف کردن به بنده متذکر شدن که اصولا کمی تا قسمتی بیش از حد خونسرد هستم منتها گویا بنده خیلی داغ بودم یا شاید هم خیلی سرد که متوجه نمی شدم واقعا خیلی خونسرد و بی خیال تشریف دارم...

از قضا جای شما خالی ما دیشب شب انتخاب واحدمون بود... و ما ادرئک ما شب انتخاب واحد !!! البته 7تایی ها و بچه های دانشکده تا حدی درک می کنند اما این شب برای من با بقیه بچه ها یک فرق خاصی داشت که مربوط میشه به شباهت بی اندازه ای که با شب قدر داشت... کلا از چند جهت شب قدر بود : جهت اول اینکه من تا خود صبح نخوابیدم. جهت دوم اینکه انتخاب واحد برای من که ترم پیش نتونستم 20 واحد بردارم شب سرنوشت سازی بود (چون ما نیمه دومی هستیم برامون نسبتا مهمه که زودتر واحدامونو بگیریم.) و جهت سوم که مهمترین جهت هم هست اینکه دیشب من متحول شدم وبالاخره تصمیم گرفتم دیگه اینقدر خونسرد نباشم

البته اینکه تا خود صبح نخوابیدم نه اینکه از شدت استرس باشه هاااا (حالا گفتم دیگه خونسرد نیستم ولی نه دیگه اینقدر هم!!!!‌) بیشتر به خاطر این بود که کلا برنامه خوابم به هم خورده و کلا هر شب احیا دارم (تف به ریا)

این هم که ترم پیش نشد 20 واحد بگیرم باید صادقانه عرض کنم که همون 16 تاش رو هم خودم نگرفتم و البته جا داره اینجا از زحمات کپتن عزیز تشکر کنم و خلاصه هر چی می کشم از بی خیالی خودم می کشم

حالا این دفعه چی کار کردم که می گم خونسردم بماند ... ولی حالا که خیلی اصرار می کنید می گم... البته خیلی هم کار خاصی نبود هااا فقط چند دقیقه مونده تا ساعت حساس 12 (که سایت باز میشه) همین جوری یه دفعه تصمیم گرفتم برم حمام(البته خیلی هم بی خود و بی جهت نبودا ... بالاخره بعد از یه هفته!خب جا داشت برم منتها زمانش یه کم تداخل داشت!!!)

خلاصه جای شما خالی ساعت 5/12 شاد و سرخوش اومدم بیرون در کمال تعجب دیدم نارنگی عزیز و مهربون دو دقیقه به  12پیامک  زده (البته تعجبم اون لحظه از چیزی بود که زده بود ) که : 7 تایی ها موفق باشین. بعد اندکی تامل که مگه چه خبره که موفق باشیم...(البته خداییش یادم بودااا) اومدم بیام پای کامپیوتر که دیدم طبق معمول اخویان محترم نشستن... به هر حال با هر زحمتی بود براشون وصف انتخاب واحد و فضائل و برکات(؟!) این شب بزرگ توضیح دادم ( و البته کم مانده بود کار به توضیح فیزیکی بینجامد که خدا رو شکر نیازی نشد.)

از ماجرای بد شانسیم در وصل نشدن کامپیوتر و ... که بگذریم بالاخره توفیق شد رفتم تو سایت و ... چشمتون روز بد نبینه عمومی ها همه پر!!! اختصاصی هم متون بی متون... سه تا واحد اختصاصی هم همه اش می نوشت :«پیش نیاز درس گذرانده نشده» ...به به

اینجا بود که من همچنان در کمال خونسردی یه تماسی با کپتن گرفتم و متوجه شدم که ایشون نمی دونم چرا ساعت 1:15 سر شب (!!؟) خوابیده ... این شد که گفتم احتمالا بقیه هم خوابن و کلا بی خیال شدم...!

و اما اینجا بود که اون تحول اساسی رخ داد که ناگهان دیدم که همش 8 واحد گرفتم و ... برای اولین بار(با کمی تا قسمتی اغراق) حس دل انگیز استرس رو تجربه کردم... و بعد از اینکه کد درس های عمومی رو از 100 تا 500 با کد گروهها از 1 تا 10 امتحان کردم و از همه جا ناامید شدم....دست به دعا برداشته و قرآن به سر...الهی بمتون(10 مرتبه)... الهی بشخصیت(10 مرتبه) ... الهی بتاریخچه و مکاتیب(100 مرتبه!!!)... خدایا من توبه کردم ... قول می دم دیگه اینقدر خونسرد نباشم که دم انتخاب واحد برم حمام...اصلا قول می دم دیگه نرم حمام! (البته خدا خودش اون لحظه حال منو درک می کرد که دارم پرت و پلا می گم ... هر چند که اگه شدنی بود من از خدام بود.)

خلاصه که تحولی اساسی در تاریخ پدید آمد و آن این بود که...

                                        ابر متحول شد...

حالا این دعاهایی که من می کنم شما هم اگر تحت تاثیر قرار گرفتید آمین بگید:

*خدایا این قبیل توبه ها از ما به کرمت قبول بفرما.

*خدایا سایت ما را در زمانی که ما حمام نباشیم باز بفرما.

*خدایا ... پروردگارا... واحدهای ما و روز های حذف و اضافه ما را افزون بفرما.

*خدایا معاونت آموزشی ما را که هر چه می کشیم از دست اوست به راه راست هدایت بفرما( و اگر قابل هدایت نیست ای خدایی که خالق خرسی(!!) هر چه زودتر سایه اش را از دانشکده ما... نه، از دانشگاه ما ... نه کلا از روی زمین... استغفرالله...)

 

راستی امشب شب قدر برای شفای من هم حتما دعا بفرمایید فکر کنم اصلا حالم خوب نیست

نوشته شده توسط : ابر 

 


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ابر هم عروس شد...!!!
یوم الحسره
ساده نیست... اما ساده می گویم
انتخاب واحد یا شب قدر؟!!
دانشجو باید سیب زمینی نباشد!
کاش یادت نباشد...
به نام او
ای چراغ مطمئن ، در ما طلوعی تازه باش
بازی خدا
شب آرزوها
سکوت
خوش آمد گویی
رخداد اکبر
تو یگانه محبوب منی!!!
می خواستم...
[همه عناوین(18)]

فهرست


18411 :کل بازدید
8 :بازدید امروز
1 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


حضور و غیاب


یــــاهـو

درباره خودم


هفت تایی ها
کاپیتان، ابر، افلاطون، نارنگی، رهبر، کاسکو، بیگلی بیگلی
از حدود هفت میلیارد جمعیت جهان فقط هفت نفر آنها می تونن هفت تایی ها باشن و اون هفت نفر ما هفت تایی ها هستیم...

لوگوی خودم


هفت تایی ها

لوگوی دوستان






لوگوی دوستان


لینک دوستان


برای هیچ کس
کاغذ نیم سوخته
این امید بارانی
ناقوس ظهور
دل نوشته های یک رهگذر

آوای آشنا


اشتراک


 

طراح قالب